نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه هنر تهران

2 دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر، تهران، ایران

چکیده

در سال‌های آغازین چهاردهمین سده‌ی هجریِ ‌شمسی که بساط سلطنت قاجار برچیده شد و پهلوی اول ایران‌زمین را در قبضه قدرت گرفت، در زمینه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و اداری دگرگونی‌هایی روی داد. نوسازیِ کشور از روی نمونه‌ی‌ کشورهای پیشرفته، در عین ترویجِ ملی‌گرایی و تجدید مجد و عظمت ایرانِ باستان وجهه‌ی همت قرار گرفت. نهادهایی پا گرفت همچون ادارات دولتی، موزه‌ها، دانشگاه‌ها و کارخانه‌ها که همه‌ی آن‌ها در ایران آن روز بی‌سابقه بود و نمونه‌های غربی در آن‌ها سرمشق قرار داده می‌شد. به علت عدم آشنایی استادکاران هنر معماری ایران با عملکرد بسیاری از این بناها از معماران غربی برای ساخت آن‌ها دعوت می‌شد. پهلوی اول می‌خواست فرا نماید مملکتی که در عهد باستان مشعل‌دارِ عمران و آبادانی بود، در روزگارِ او نیز - به‌زعم او - در توانش هست که هم‌ترازِ کشورهایِ پیشرفته شود؛ اما عقب‌ماندگی از کشورهای پیشرفته را چه چاره توان ساخت؟ شکوه دورانِ باستان در معماری را چگونه باز توان آورد؟
بررسی ساختمان‌هایی که در این دوره به فرمایشِ حکومت وقت ساخته‌شده است راهی باز می‌کند به استنباطِ پاسخِ این پرسش‌ها، چراکه معماریِ هر عصر آینه تمام نمایِ فرهنگِ آن عصر است؛ اما در میان همه‌یِ این ساختمان‌ها موزه‌یِ ایران باستان برجستگی‌ و امتیازی دارد خاص که خود نام ساختمان بدان اشارتی می‌تواند داشت. چراکه ساختن موزه در ایران سابقه نداشت و دریغ می‌آمد که کشوری مدعی افتادن در خط پیشرفت و نوسازی فاقد موزه‌ای باشد درخورِ سابقه درخشان تاریخی‌اش. این موزه به جهت تأکید بر تاریخ ایران و مجموعه آثاری که در آن به نمایش گذاشته می‌شود نیز حائز اهمیت است. با تأکید بر این دو، اهمیت موزه و آثار، معماری آن نیز می‌بایست خصوصیاتی می‌داشت منحصربه‌فرد. به همین جهت چنین می‌نماید که بررسی معماری موزه‌ی ایران باستان هم تأثیرپذیری آن از معماریِ گذشته و جایگاهش در معماری معاصر ایران را بازمی‌نماید و هم نمودار پیوندی است که به‌واسطه نوع ساختمان (موزه) و معماری آن میان گذشته، حال و آینده برقرار می‌سازد و می‌تواند درک متفاوتی از معماری ایران را نتیجه دهد.
اما برای دست‌یابی به چنین شناختی و تعیین جایگاه موزه‌ی ایران باستان در تاریخ معماری معاصر ایران اولین قدم شناخت خصوصیات بناست. شناختی که با گذار از تاریخ‌نگاری، بنیان‌های اصلی شکل‌دهنده بنا: تأثیرپذیری‌های آن از معماری گذشته ایران را مشخص می‌کند. در حقیقت شناختی که از اولِ فکر تا آخرِ عمل را در مورد موزه ایران باستان هدف قرار می‌دهد و حاصل آن فهمِ بنا به‌عنوان یک اثر شاخص است. در سیر از اندیشه تا کالبد چند عامل بنیادی موردتوجه است: شکلِ زندگی، فعالیت و کاربریِ تعریف‌شده برای بنا، محیط و بستر شکل‌گیری موزه، نیت و اندیشه معمار از یک‌سو و از سوی دیگر فرم، وظیفه و ساختار، عناصری که تمامت آن‌ها حاصلِ اندیشه و بنیان‌های کالبد است.